جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دعای امام در تضرع به درگاه خدا

زمان مطالعه: 5 دقیقه

«الهی احمدک – و انت للحمد اهل – علی حسن صنیعک الی و سبوغ نعمآئک علی و جزیل عطآئک عندی، و علی ما فضلتنی من رحمتک و اسبغت علی من نعمتک فقد اصطنعت عندی ما یعجز عنه شکری و لولا احسانک الی و سبوغ نعمآئک علی ما بلغت احراز حظی و لا اصلاح نفسی و لکنک ابتداتنی و الاحسان و رزقتنی فی اموری کلها الکفایة و صرفت عنی جهد البلاء و منعت عنی محذور القضآء.

الهی فکم من بلآء جاهد قد صرفت عنی و کم من نعمة سابغة اقررت بها عینی و کم من صنیعة کریمة لک عندی انت الذی أجبت عند الاضطرار دعوتی و اقلت عند العثار زلتی و اخذت لی من الأعدآء بظلامتی الهی ما وجدتک بخیلا حین سالتک و لا منقبضا حین أردتک وجدتک لدعآئی سامعا و لمطالبی معطیا و وجدت نعماک علی سابغة فی کل شان من شانی و کل زمان من زمانی فانت عندی محمود و صنیعک لدی مبرور نحمدک نفسی و لسانی و عقلی حمدا یبلغ الوفآء و حقیقة الشکر حمدا یکون مبلغ رضاک عنی فنجنی من سخطک یا کهفی حین تعیینی المذاهب و یا مقیلی عثرتی فلولا سترک عورتی لکنت من المفضوحین و یا مؤیدی بالنصر فلولا نصرک ایای لکنت من المغلوبین و یا من وضعت له الملوک نیر المذلة علی اعناقها فهم من سطواته خائفون و یا اهل التقوی و یا من له الأسمآء الحسنی اسألک ان تعفو

عنی و تغفر لی فلست بریئا فاعتذر و لا بذی قوة فانتصر و لا مفر لی فافر و استقیلک عثراتی و أتنصل الیک من ذنوبی التی قد اوبقتنی و احاطت بی فاهلکتنی منها فررت الیک رب تائبا فتب علی متعوذا فاعذنی مستجیرا فلا تخذلنی سآئلا فلا تحرمنی معتصما فلا تسلمنی داعیا فلا تردنی خائبا دعوتک یا رب مسکینا مستکینا مشفقا خائفا وجلا فقیرا مضطرا الیک اشکوا الیک یا الهی ضعف نفسی عن المسارعة فی ما وعدته اولیآءک و المجانبة عما حذرته اعدآءک و کثرة همومی و وسوسة نفسی.

الهی لم تفضحنی بسریرتی و لم تهلکنی بجریرتی ادعوک فتجیبنی و ان کنت بطیئا حین تدعونی و اسالک کل ما شئت من حوائجی و حیث ما کنت وضعت عندک سری فلا ادعو سواک و لا ارجو غیرک لبیک لبیک تسمع من شکا الیک و تلقی من توکل علیک و تخلص من اعتصم بک و تفرج عمن لاذبک.

الهی فلا تحرمنی خیر الأخرة و الأولی لقلة شکری و اغفرلی ما تعلم من ذنوبی و ان تعذب فانا الظالم المفرط المضیع الآثم المقصر المضجع المغفل حظ نفسی و ان تغفر فانت ارحم الراحمین».(1)

«خدایا تو را سپاس می‏گویم و تو سزاوار حمد و سپاسی، به خاطر آن که در حق من نیکی و رأفت کرده‏ای و نعمتهای بسیاری به من مرحمت نموده‏ای و به خاطر لطف بزرگی که به من روا داشته‏ای و در میان بیشتر

موجودات به رحمت خاص خویش مرا ممتاز گردانیده‏ای (و به مقام خلافت و امامت بر خلق، مرا برگزیده‏ای) و احسانت را نسبت به من کامل کرده‏ای، آن قدر لطف کرده‏ای که من از شکر آنها عاجزم و اگر لطف و احسان تو نبود من هرگز به این مرحله از کمال نرسیده بودم و به اصلاح نفسم موفق نمی‏شدم لکن تو از ابتدای خلقتم در حقم احسان فرموده و در تمام امورم به حد کافی روزی داده‏ای و مشقات بلاها را از من بر طرف ساخته‏ای و قضا و قدر ناگوار را از من دور کرده‏ای.

پس خدایا چه بسیار بلاهای پر رنج و مشقت را از من دور ساخته‏ای و چه بسیار نعمتهای کامل را به من عطا کرده‏ای و بدان وسیله چشم و دلم را روشن ساختی و چه بسیار عنایتهای خاصه‏ی تو که در نزد من است، خدایا تو ای آن که در وقت بیچارگی و درماندگیم دعایم را اجابت فرمودی و از لغزشهایم در گذشتی و حق مرا از دشمنانم که به من ظلم کردند، گرفتی. خداوندا هر وقت از تو درخواستی کردم هرگز تو را بخیل و ممسک نیافتم بلکه تو را بخشنده و کریمی دیدم که دعایم را مستجاب کردی و هر چه خواستم به من عطا فرمودی و چنان یافتم که نعمتهایت را بیش از حد استحقاقم به من دادی و در هر شأنی از شؤونم و در هر زمانی از دوران زندگیم هر چه لازم بود به من دادی، پس تو در نزد من بسیار محبوب و شایسته‏ی ستایشی و بسی شایان تعظیمی، من احسان تو را به جان و با زبان و عقل خود سپاس می‏گویم چنان حمد و سپاسی که شایسته‏ی ذات مقدس تو باشد و باعث خشنودی تو گردد، خداوندا مرا از قهر و غضبت نجات ده، ای آن که تو تنها پناهگاه منی وقتی که از هر جا وامانده‏ام و ای که از لغزشهای من می‏گذری در حالی که اگر پرده پوشی تو نبود، من میان مردم رسوا می‏شدم و ای خدایی که با نصرت و یاری خویش مرا تأیید کردی و اگر کمک تو نبود من در مقابل فشار زندگی و مشکلات مغلوب می‏شدم، و ای آن که بر گردن شاهان خود سر جهان یوغ مذلت می‏گذاری و آنها با

همه‏ی گردنکشی از قهر و سطوت تو بیمناکند، و ای آن که اهل تقوا و مغفرتی و دارای نامهای نیکو هستی از تو درخواست می‏کنم که گناهانم را ببخشی و مرا بیامرزی و چون من از گناه بر کنار نیستم، پس معذرت خواهم و قدرت و توانی ندارم تا از آن کمک بگیرم و پناه و مفری ندارم تا از عذابت فرار کنم پس درخواست می‏کنم و از درگاهت تقاضا دارم که از لغزشهایم در گذری و اگر گناهانم را نبخشی باعث هلاکت من می‏گردند من از آن گناهانم تبری می‏جویم؛ گناهانی که مرا احاطه کرده و باعث بیچارگی من شده است و من از آن میان با حال توبه به درگاهت رو آورده‏ام پس به لطف خویش توبه‏ی مرا بپذیر و پناه آورده‏ام پناهم بده و به امان خواهی آمده‏ام نا امید مگردان و درخواست عفو دارم محرومم مساز، به ذیل عنایت تو چنگ زده‏ام مرا وامگذار و من به درگاهت دعا می‏کنم، مرا از درگاهت نا امید بر مگردان، خداوندا من در حالی تو را می‏خوانم که درمانده، نالان، دلشکسته، بیمناک و هراسان، تهیدست و بیچاره‏ام و به سوی تو به شکایت آمده‏ام خدایا ناتوانم از این که به سوی آن مقام عالی که به دوستانت وعده داده‏ای بشتابم و نمی‏توانم از وعده‏های عذابی که به دشمنانت داده‏ای دوری جویم، من از زیادی غمها و وسوسه‏ای نفسم به تو پناه آورده‏ام.

خداوندا مرا به وسیله‏ی بد اخلاقی و گناهان باطنیم رسوا مکن و به واسطه‏ی اعمال بدم هلاک مگردان خدایا من تو را می‏خوانم، اجابت می‏کنی در حالی که تو مرا به اطاعت خود می‏خوانی من کاهلی می‏ورزم، هر حاجتی که دارم از تو درخواست می‏کنم و هر کجا باشم اسرار درونیم را نزد تو به امانت می‏سپارم؛ جز تو کسی را به یاری نمی‏طلبم و از غیر تو آرزو و چشمداشتی ندارم. خدایا لبیک لبیک! هر که به درگاهت شکوه کند، تو شکایت او را می‏شنوی و هر که به تو توکل کند امور او را کفایت می‏کنی و هر کس از درگاهت ایمنی بخواهد او را از هر خطری حفظ می‏کنی و هر کس

به تو پناهنده شود، مشکل او را بر طرف می‏سازی، الهی مرا از خوبیهای دنیا و آخرت محرومم مفرما به خاطر آن‏که کمتر شکر نعمتت را می‏گویم و آنچه از گناهانم تو خود می‏دانی ببخش زیرا اگر مرا عذاب کنی من شایسته‏ی عذابم چون منم که به خود ستم روا داشته و راه خطا رفته و تقصیر کارم و از حظ و بهره‏ی خود غفلت کرده‏ام ولی اگر از راه لطف مرا بیامرزی تو بخشوده‏ترین بخشایندگانی…»

این دعای شریف مشتمل بر تضرع و زاری و اظهار درماندگی امام علیه‏السلام است در حالی که با فخر و مباهات در برابر آفریدگار بزرگ، اقرار و اعتراف به الطاف فراوان و نعمتهای بی‏شمار او دارد و از پیشگاهش درخواست عفو و بخشش نموده و به درگاه او توبه می‏کند. و اینک به دعای دیگری از دعاهای ارزنده‏ی امام علیه‏السلام گوش فرامی‏دهیم:


1) صحیفه‏ی سجادیه: دعای پنجاه و یکم.