وقتی که به امام علیهالسلام خبر مرگ کسی را میدادند و یا یاد مرگ میکرد، این دعا را میخواند
«اللهم صل علی محمد و آله و اکفنا طول الأمل و قصره عنا بصدق العمل حتی لا نؤمل استتمام ساعة بعد ساعة و لا استیفآء یوم بعد یوم و لا اتصال نفس بنفس و لا لحوق قدم بقدم و سلمنا من غروره و آمنا من شروره و انصب الموت بین ایدینا نصبا و لا تجعل ذکرنا له غبا و اجعل لنا من صالح
الأعمال عملا نستبطیء معه المصیر الیک و نحرص له علی وشک اللحاق بک حتی یکون الموت مأنسنا الذی نانس به و مألفنا الذی نشتاق الیه و حامتنا التی نحب الدنو منها فاذا اوردته علینا و انزلته بنا فاسعدنا به زائرا و آنسنا به قادما و لا تشقنا بضیافته و لا تخزنا بزیارته و اجعله بابا من ابواب مغفرتک و مفتاحا من مفاتیح رحمتک امتنا مهتدین غیر ضالین طائعین غیر مستکرهین تائبین غیر عاصین و لا مصرین یا ضامن جزآء المحسنین و مستصلح عمل المفسدین.»(1)
«خداوندا بر محمد و آلش درود و رحمت فرست و ما را از آرزوهای دور و دراز بازدار، و به واسطهی انجام عمل صالح رشتهی آمال دنیوی ما را کوتاه کن، بطوری که پس از گذشتن یک ساعت از عمرمان آرزوی ساعت دیگر را نکنیم و پس از سپری شدن یک روز از عمرمان آرزوی روز بعد از نداشته باشیم و انتظار دمی را از پس از پایان دمی نکشیم و برداشتن قدمی را پس از قدمی آرزو نکنیم، و ما را از فریفته شدن به زندگی حفظ کن و از شر و آفات زندگی ایمن بدار و مرگ را همواره در جلو چشمانمان قرار ده، و طوری ما را سرگرم زندگی مساز که از یاد مرگ غافل باشیم وبه ما توفیق بده تا زندگی در نظر ما فرصتی برای انجام اعمال خالص باشد تا بتوانیم از هر لحظهی آن برای سرانجام کارمان توشه برداریم و به محض احساس مردن به انتقال از دنیا حریصتر باشیم، بطوری که مرگ برای ما مأنوس باشد و وسیلهی انس با تو گردد و رای ما از آن جهت مأنوس باشد که باعث رسیدن ما مشتاقان به تو میگردد و مورد علاقهی ماست که ما فرارسیدن او را دوست میداریم و چنان باشد که هنگام فرارسیدن مرگ ما را بدان وسیله
سعادتمند کنی تا به زیارت تو نایل آییم و ما را بدان جهت به مرگ مأنوس کن که باعث وصول ما به رحمت تو گردد و در حال مهمان شدن به مرگ شقی و نگونبخت نباشیم و از دیدار مرگ غمگین و محزون نگردیم و آن را یکی از درهای مغفرت و کلیدی از کلیدهای رحمتت قرار بده، ما را با نور ایمان و هدایت بمیران نه با گمراهی و کفر، و در حال اشتیاق به رحمتت و نه به حال ترس و کراهت، در حالی که موفق به توبه و انابه باشیم نه در حال عصیان و گناه و نه در حالی که پافشاری و اصرار به معصیت داشته باشیم ای آن که پاداش نیکوکاران را ضمانت کردهای و ای آن که وعدهی اصلاح حال تبهکاران را دادهای…»
براستی که طول امل و آرزوی دراز در دنیا از جمله موانعی است که انسان را از انجام اعمال شایسته بازمیدارد و آخرت را از یاد آدمی میبرد، که امام علیهالسلام به خدا از شر طول امل پناه برده است و از خداوند به زاری خواسته است تا مرگ را همواره در برابر چشمش تجسم بخشد و لحظهای از زندگیش یاد مرگ را از خاطر نبرد تا برای سرای آخرت کار کند و چون لحظهی مرگ فرارسد با مرگ مأنوس باشد.(2)
1) صحیفهی سجادیه: دعای چهلم.
2) شعر زیر از اشعار لسان الغیب حافظ مناسب این مقام است:بیا که طول امل سخت سست بنیاد است++بیار باده که بنیاد عمر بر باد است نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر++که این حدیث ز پیر طریقتم یاد است مجو درستی عهد از جهان سست نهاد++که این عجوزه عروس هزار داماد است. م.