جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حق مالک‏

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

«و أما حق سائسک بالملک فنحو من سائسک بالسلطان الا أن هذا یملک ما لا یملکه ذاک، تلزمک طاعته فی ما دق وجل منک الا أن تخرجک من وجوب حق الله، و یحول بینک و بین حقه، و حقوق الخلق، فاذا قضیته رجعت الی حقه، فتشاغلت به، و لا قوة الا بالله..»

«اما حق سرپرست نیز همانند حق رهبر حکومت است، با این تفاوت که

سرپرست اختیار بیشتری دارد از این‏رو، اطاعت از او در هر مورد؛ کوچک و بزرگ بر تو لازم است مگر این که از حق واجب خدا، تو را بازدارد و مانع ادای حق الله و حقوق مردم شود، که در این صورت پس از ادای حقوق الهی و حق الناس به حق او می‏پردازی و سرگرم این وظیفه می‏شوی. هیچ توانی جز به خدا نیست.»

آنچه مسلم است، اگر ائمه‏ی اهل بیت علیهم‏السلام زمام امور این امت را پس از پیامبر – صلی الله علیه و آله – بطور مستقیم در دست می‏گرفتند هر آینه بر بردگی و رقیت خاتمه داده بودند و هیچ گونه اثری در دنیا از آن باقی نبود و در بحثهای قبلی گذشت که امام زین العابدین علیه‏السلام بطور مداوم بردگانی را (می‏خرید) و آزاد می‏کرد، و هدفی جز پایان دادن به بردگی و نجات انسانها از قید عبودیت دیگران نداشت، همان گونه که ائمه علیهم‏السلام با بردگان همچون فرزندان خویش با لطف و مهربانی و شفقت رفتار می‏کردند و هرگز اجازه نمی‏دادند که بردگان احساس بندگی و ذلت کنند.

به هر حال امام علیه‏السلام، حق سرپرست و مالک را نسبت به برده، در این جا بیان داشته و اطاعت او را – جز در موردی که به معصیت خدا فراخواند که نباید اطاعت کرد – واجب و لازم دانسته است.