امام زین العابدین علیهالسلام بر امامت فرزندش امام باقر علیهالسلام که پیشاهنگ حرکت علمی و فرهنگی در اسلام بود وصیت کرد، زهری میگوید: به
قصد عیادت به خدمت آن حضرت رسیدم، عرض کردم:
«اگر فرمان الهی که حتمی است در رسد، پس از شما به نزد چه کسی – برای رفع مشکلاتمان – رفت و آمد کنیم؟»
امام علیهالسلام نظر محبت آمیزی کرد و فرمود:
«به سوی این پسرم – در حالی که به پسرش محمد باقر اشاره میکرد – که او وصی و وارث من و صندوق علم من و معدن حلم و شکافندهی علم و دانش است.»
زهری میگوید: عرض کردم: «چرا بزرگترین فرزندتان را وصی خود قرار ندادید؟» زهری به امر امامت توجه نداشت و نمیدانست که او به هیچ وجه به عرفیات قبیلهای مربوط نمیشود، امام علیهالسلام در رد سخن او فرمود:
«ای بندهی خدا امامت به بزرگی و کوچکی نیست، رسول خدا – صلی الله علیه و آله – این گونه با ما سفارش کرده و در لوح و صحیفه این گونه نوشته یافتیم…»
زهری توضیح بیشتری خواست و عرض کرد:
«یابن رسول الله! پیامبر به شما عهد و پیمان نهاده است که پس از وی اوصیای او باشید؟»
امام علیهالسلام فرمود:
«وجدنا فی الصحیفة و اللوح اثنی عشر اسما مکتوبة فی اللوح امامتهم و اسماء آبائهم و أمهاتهم، ثم قال: و یخرج من صلب محمد ابنی سبعة من الأوصیاء منهم المهدی…»(1)
«در صحیفه و لوح نام دوازده تن را یافتیم که امامت ایشان و نام پدران و
مادرانشان نوشته شده بود. سپس فرمود: از صلب پسرم محمد، هفت تن از اوصیاء بیرون میآیند که مهدی از جمله آنهاست.»
جمعی از شیعیان آن حضرت برای عیادت شرفیاب شدند، امام علیهالسلام ایشان را به امامت فرزندش امام محمد باقر علیهالسلام راهنمایی کرد و دستور داد به او رجوع کنند و آن زنبیل و صندوقی را که در آن مواریث پیامبران علیهمالسلام و سلاح و نامههای رسول خدا – صلی الله علیه و آله – بود به آن حضرت بدهند.(2)
1) کفایة الاثر، خزاز، اثبات الهداة: 5 / 264.
2) بصائر الدرجات: ص 146، اثبات الهداة: 5 / 268.